یسنا و پاییز
با اومدن پاییز و خنک شدن هوا دردسر ما هم شروع شد اول اینکه تو هفته اول پاییز یسنا جونم سرما خورد و بعدش هم من و بابااحسان سرما خوردیم. ما خوب شدیم ولی یسنا هنوز کامل خوب نشده. دیگه اینکه بازیهامون عوض شده و دیگه آب بازی و بالکن رفتن نداریم و این حسابی حوصله دخملی رو سر میبره. عشق مامان چند وقتیه همه اعضای بدنش رو میشناشه و نشون میده چشم، بینی، دهان، گوش، مو، لپ، دست، پا، انگشت، شکم وناف اش رو خیلی بامزه نشون میده. چند تا شو عکس گرفتم ولی به دلیل اینکه یسنا دوربین میبینه یه لحظه نمیشینه میاد بگیرش از ادامه عکاسی منصرف شدم قربونت برم عشق مامان میریم بالکن لباس پهن کنیم دیگه دخملی نمیاد تو خ...
نویسنده :
الهام
17:00