این روزها تمام وقتم با یسنا و بازی میگذره واقعا احساس میکنم دوباره دارم کودکی میکنم از بس که بازی میکنم. یسنا جونم هم اصلا اهل تنهایی بازی کردن نیست و تمام مدت باید با هم بازی کنیم. بدو بدو بازی، فلش کارت، کتاب خوندن، نقاشی کشیدن، لگو و حلقه هوش و..... یه عالمه بازی دیگه. یسنا جونم همچنان روند صحبت نکردن رو ادامه میده دایره لغاتش محدوده به مامان، بابا، به به، می می، ددر، آب، ابرو، ابر،،بعضی چیزها رو هم خیلی بامزه میگه به جوجو میگه ژو ژو به عمه میگه عم به عزیز میگه اشیش، به عطیه هم میگه عطی، جیز ، نیست، جیش، هیس و ویز صدای زنبور یه تلفظ مشابه دارن که در مواقع مختلف به کار میبره. عطسه الکی، گریه الکی، خنده الکی از کارای بامزه ای که جدیدا ا...